رسته‌ها
میرزا ابوالحسن خان ایلچی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 84 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 84 رای
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
90
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1394/01/28

کتاب‌های مرتبط

اراده‌ای به نام گاندی
اراده‌ای به نام گاندی
4.7 امتیاز
از 7 رای
سرگذشت یک سفر
سرگذشت یک سفر
4.2 امتیاز
از 5 رای
فردا گریه خواهم کرد
فردا گریه خواهم کرد
4 امتیاز
از 5 رای
A Theory of Donald Trump
A Theory of Donald Trump
3 امتیاز
از 1 رای
جاودانگی در سکوت
جاودانگی در سکوت
4.5 امتیاز
از 36 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی میرزا ابوالحسن خان ایلچی

تعداد دیدگاه‌ها:
7
میرزا ابوالحسن شیرازی که بعدها «خان» و «خان ایلچی» لقب گرفت در سال ۱۱۹۰- ه.ق – (۱۷۷۶ – م) در شیراز متولد شد. او پسر دوم میرزا محمد علیخان اصفهانی است که در دوران سلطنت نادر شاه به منشی گری پادشاه اشتغال داشت. شبی که نادرشاه کشته شد، میرزا محمدعلی در زندان بسر می برد، و قرار بود روز بعد او را به جرم خیانت به نادر شاه زنده در آتش بسوزانند. اما پس از اینکه از مرگ در میان شعله های آتش رهائی یافت، بار دیگر در عهد کریم خان زند، پسمت سر رشته داری قشون منصوب شد. چندی بعد میرزا محمد علی دختر بیوه حاج هاشم، کدخدا باشی شیراز را بهمسری خود در آورد، و ثمره این ازدواج او، همین «میرزا ابوالحسن» است. جالب اینکه حاج هاشم – پدر بزرگ مادری میرزا ابوالحسن – نیز، که در دوران سلطنت نادر، در فارس صاحبه مقام بود، سرنوشتی نظیر میرزا محمد علی خان پیدا کرد و اشاره به آن بی مورد نیست. حاج هاشم ، پسر حاج محمود تاجر شیرازی – پدر حاج ابراهیم خان اعتماد الدوره وزیر اعظم آقا محمدخان و صدر اعظم فتحعلیشاه – بود، و، اصل طایفه وی که در شیراز معروف به سلسله هاشمیه و باتوام الملکی است . بنابرو ایت حاج۔ مخبر السلطنه هدایت از طوایف «کلیمی» بوده است و او مینویسد: «… در دوره اخیر حاج محمد ابراهیم خان اعتماد الدوله که جدش از جدیدالاسلام های تزوینی بوده…» بنابراین اگر افراد این خانواده کلیمی نبوده باشند می توان آنانرا «جدید الاسلام دانست. اجداد حاج هاشم در شهر شیراز به بازرگانی و مللهداری اشتغال داشتند و….
سلام به دوستان فرهیخته
هر شخصیت در یک برهه ی تاریخی ظاهر شده و منشأ اعمال و ایفای نقش و کنش های تاریخی گردیده یا در تسریع یا کند شدن یک کنش دخالت داشته است .
بنابراین برای تحلیل صحیح شخصیت او، باید او را در بافت آن زمان و در ارتباط با کنشگران و کارگزاران دیگر، صحنه ی بین الملل و  عوامل متناظر، متداخل و متقابل و بخصوص منافع آنی و آتی دولت متبوع و خاصه میزان خطرات یک Fact تاریخی و بین المللی ، تحلیل و تعلیل کرد.
در اینصورت یک شخص را به آسانی نمی توان خائن یا خادم دانست مگر آنکه او را در آن منظومه که ذکر گردید قرار داد و او را تحلیل کرد‏!‏
عرض ادب
به گفته ی استاد زرینکوب : "تاریخ نه آیینه ی عبرت است و نه کارنامه ی جهل و جنایت !
کسانی که با آن چنین شوخی ها کرده اند در حقیقت خواسته اند بعضی از کسانی را که در تاریخ نام و نشانی یافته اند دست انداخته یا ستایش و نکوهش کنند.
‏"‏ تاریخ راستین‏"‏ سرگذشت زندگی انسان است . انسان هایی که با آن زیسته و مرده اند.‏ (تاریخ ایران پس از اسلام‏)‏
یکی از نکات اساسی در تاریخنگاری علمی پرهیز از "ارزشداوری و قضاوت های ارزشی" در باره ی افراد و شخصیت هایی است که امروز خود "تاریخی" شده اند .
به گفته ی "کالینگوود‏"‏ هدف تاریخ یافتن فکری است که در ورای حادثه ، عمل یا خبری قرار دارد و مورخ باید آنرا کشف کند. (The Idea of History‏‏ ‏‏)‏ 
یکی از این شخصیت ها
[ میرزا ابوالحسن خان ایلچی ] یا ارومی است.
میرزا ابوالحسن خان خواهر زاده حاج ابراهیم خان کلانتر‏(اعتماد الدوله‏)‏ صدر اعظم پیشین قاجار است.
میرزا ابوالحسن که از طرف فتحعلیشاه مفتخر به لقب ایلچی گردید از رجالی است که بعد از جنگ های ایران و روس نماینده دولت ایران در معاهده ی گلستان بوده و حتی پس از برهم روابط انگلیس و فرانسه بخاطر مسائل شبه قاره و هند حامل نامه ی پادشاه ایران بعنوان سفیر دولت ایران به انگلستان و عامل گسترش روابط با بریتانیا است .
در بسیاری از منابع داخلی و خارجی در باره ی [تاریخچه ی فراماسونری در ایران]
از ۴ نفر:
۱) عسکرخان ارومی افشار 
۲‏) ابوالحسن خان شیرازی
۳‏)‏ میرزا صالح شیرازی
۴‏)‏ میرزا جعفرخان فراهانی بعنوان نخستین ایرانیانی که در اوایل قرن ۱۹ در انگلیس یا فرانسه وارد فراماسونری شده اند نام برده اند .
حتی بعضی میرزا ابوالحسن خان را آغاز ورود به فراماسونری می دانند .
واقعیت آن است که ورود ایرانیان به فراماسونری به قرن ۱۸ و از طریق امپراطوری عثمانی و هندوستان بوده است .
نخستین اثر مکتوب در این مورد [سفرنامه ی عبدالطیف شوشتری ] در سال ۱۷۸۹ میلادی است .

بیشتر افرادی که در تاریخ ایران به عنوان سیاستمدار خائن و وطن فروش معرفی شده اند از قضا انسان هایی بسیار باهوش بوده اند... باهوش؟... بله! بسیار باهوش اما همواره هوش خود را نه در خدمت به میهن بلکه خدمت در منافع خویش بکار می بردند.
وثوق الدوله ادیبی چیره دست و سخنوری توانا بود ودر مقام ریاست وزرا در ایران گرفتار بحران های جنگ جهانی اول و پس از آن بسیار قوی عمل نمود که سرکوب ودستگیری یاغی ودزد معروف نایب حسین کاشی از جمله خدمات وی می باشد.
با این حال در خصوص قرارداد سال 1919 او برای تصحیل کار به همراه نصرت الدوله فیروز از بریتانیا پول دریافت نمود.
میرزا آقا خان نوری نیز مردی بسیار باهوش، زیرک و زبان باز بود ولی این هوش صرف حفظ منافع خویش وخاندان خود (نوری ) گردید.
چه باید کرد که پس از این انسان های خایین ووطن فروش در ایران بر مصدر کار قرار نگیرند؟
کاربر محترم سایت ، جناب مهدی آواکس!
لطف کنید اگر منبع و دلیل مستندی بر خائن بودن شخصیت مورد نظر کتاب دارید ، بفرمایید، ما هم استفاده می کنیم.
صرف این که فلانی خائن و وطن فروش است ، نمی تواند مستدل باشد. سپاس

[edit=simin]1394/01/28[/edit]
مرسی گرامی کبیر،
کیفیت اسکن کتاب عالی‌ست و خود نویسنده هم که نیازی به معرفی ندارد.
میرزا ابوالحسن خان ایلچی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک